نتایج جستجو برای عبارت :

کتابخونه1

در ادامه عنوان... عکس کتابخونه‌مونو دارم همه‌جا منتشر میکنم! :)))

جو میگفت از روز اول من همش به این فکر میکردم که چطوری به هم بچسبونیمش؟ ولی عمرانی‌تر فکر میکردم!!! اینکه اصلا چجوری قراره تعادلش برقرار بشه؟!!! 
+ نمیدونم چرا عکسش چپکی افتاد! :/ صاف بود که ://
-توی محوطه کتابخونه نشسته بودیم پسره اومد رد شد گفت: منم عین شماها درس خوندم تهش هیچ گوهی نشدم.همون لحظه اومد گازشو بگیره بره زهرا صداش زد وایستاد گفت: به توچه ربطی داره؟ به توچه ربطی داره میگم؟ ماداریم استراحت میکنیم دلمون میخواد اصلا. زهرا اعصابش ازجای دیگه خورد بود منتظربود ما حرفی بزنیم برینه به هیکلمون ماهم سکوت اختیارکرده بودیم تا این پسره بیچاره رد شد و ی حرفی زد تموم عقده هاشو خالی کرد اخرسر پسره با جمله من اصن گه خوردم راهشو کشید و ر

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها